نه آغوشت را می خواهـــم ،
نه یک بوســـه
نه حتـــی بودنت را
همیـــن که بیایــی و از کنـــارم رد شوی کافی است
مرا به آرامش می رسانــد
اصطکــاک سایه هایمـــان حتــی
بعد مرگم روی قبرم ، روی عکسم ننویسید جوان ناکام ؛
من از سیگار خیلی کام گرفتم ، بدنامش نکنید
عادت ندارم سیگارم را با آتش دیگران روشن کنم!
دلم با آتش دیگران سوخت برایم کافی بود!
ای سلام موجای دریا منو تو بغل بگیرید
خدافظ دردا وغمها همتون با من بمیرید
پرسیدبیداری؟
گفتم آری بی(دار)م چراکه اگر(داری)داشتم
یا،قالی زندگی ام راخودم مى بافتم یا زندگی ام رابه (دار)مى آویختم.پس بی(دار)بی(دار)م
من میروم این بار خیالت راحت
تو بمان با دگران یار خیال راحت
بعد از این همنفس هر شب من خواهد شد
فقط این پاکت سیگار خیالت راحت
خدا چوب لای چرخ کارم نکن...
خدا خسته ام صبح بیدارم نکن...
قرار بعدی:
تالار مردگان!
اولین پنجشنبه ای که نیستم!
نه گل.نه گلاب.نه خیرات...!
تو را میخواهم که سر هیچکدام از قرار ها نیامدی!
ﺳﯿﮕﺎﺭﻡ ﭼﻪ ﺧﻮﺏ ﺩﺭﮎ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻣﺮﺍ …
ﻭﺍﯼ ﮐﻪ ﭼﻪ ﺯﯾﺒﺎ ﮐﺎﻡ ﻣﯿﺪﻫﺪ …
ﺍﯾﻦ ﻧﻮ ﻋﺮﻭﺱ ﻫﺮ ﺷﺐ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﻫﺎﯾﻢ …
ﻟﺒﺎﺱ ﺳﭙﯿﺪﺵ ﺭﺍ ﺗﺎ ﺻﺒﺢ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﻣﯽ ﺳﻮﺯﺍﻧﺪ …
ﻭ ﻣﻦ ﺗﺎ ﺻﺒﺢ ﺑﺮ ﻟﺒﺎﻧﺶ ﺑﻮﺳﻪ ﻣﯽ ﺯﻧﻢ...
میپرم دلهره کافیست خدایا تو ببخش
خودکشی مرگ قشنگیست خدایا تو ببخش
باید جشن بگیرم...
اشک هایم دوباره با من آشتی کرده اند...
کاش بعد از همه ی دلقک بازی هایم...یک نفر می آمد ماسک را از روی صورتم بر می داشت!
می گفت...حالا از درد های بگو...من گوش می کنم!!!
خودکشی مرگ قشنگیست که به آن دلبستم
دست کم هر دو سه شب,سیر به فکرش هستم
هرکس روشنایی دهد عاقبتش دار است!!!!
سقف خانه را ببین اعدام دسته جمعی چراغها!!