می خندم...ساده می گیرم...ساده می گذرم
بلند می خندم و باهر سازی میرقصم...نه اینکه دل خوشم!
نه اینکه شادم و از هفت دولت آزاد!
مدتی طولانی شکستم.زمین خوردم.سختی کشیدم.گریه کردم وحالا...
برای <زنده ماندن>خودم را به <کوچه علی چپ>زده ام...!
روحم بزرگ نیست!دردم عمیق است...!
می خندم که جای زخم ها را نبیند...!
خوابیده بودم کابوس دیدم
از خواب بیدار شدم تا به آغوشت پناه ببرم
افسوس که یادم رفته بود از نبودنت به خواب پناه بردم
|