...دل شــکــســتــه...

دیگر آرزویـــی ندارم! اگرچه خودم نـــه ،ولی حداقـــل موهایــم سپیــد بختــــ شدند عاقبتـــ

...دل شــکــســتــه...

دیگر آرزویـــی ندارم! اگرچه خودم نـــه ،ولی حداقـــل موهایــم سپیــد بختــــ شدند عاقبتـــ

...دل شــکــســتــه...

باسلام خدمت دوستای گلم خلوتی مهیا کردم تا بتونم عاشقانه هام و دلنوشته هامو بزارم،خواهشا با نظرات زیباتون کمکم کنید،من همه رو دوس دارم و با همتون آماده تبادل لینک هستم و یک چیزی،که از متن ها و عکس هام دلشکسته نشین آخه دل خودم کافیــ...ــه

آخرین مطالب
  • ۹۴/۰۸/۱۷
    heh
  • ۹۴/۰۶/۰۴
    GOD
  • ۹۴/۰۴/۱۲
    M@N
  • ۹۴/۰۲/۱۳
    من
پیوندها

بوسه...

آن روزها تو و بوسه های داغ

این روزها من و داغ بوسه ها

  • REZA ABEDINI

نظرات  (۵۳)

ﺩﺭﻧﮓ

ﻋﺠﺐ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﻋﺠﯿﺒﯿﺴﺖ!

ﺭﻓﺘﻦ ﻭ ﻣﺎﻧﺪﻥ ﻣﻦ ﺑﻪ ﯾﮏ ﻧﻘﻄﻪ ﺑﻨﺪ ﺑﻮﺩ

ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﮔﻔﺘﯽ”ﺑﺮﻭ”

ﭼﻘﺪﺭ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﻣﯽ ﺷﺪ ، ﺍﮔﺮ ﻧﻘﻄﻪ ﺍﺵ ﺑﺎﻻ‌ ﺑﻮﺩ
==================================================

هیچ چیز لذت بخش تر از این نیست که یک نفر احساست رو بفهمه
بدون اینکه بخوای به زور بهش حالی کنی . . .


پاکت نامه را خالی بفرست! 
کلمات، احساست را محدود می کنند...
___________$$$$$$
______$$$$$$__$$$$$$$$__$$
____$$____$$$$__$$$$__$$$$
__$$______$$$$$$__$$$$$$$$
__$$____$$$$$$$$__$$$$$$
__$$$$$$$$$$$$$$__$$$$$$$$
$$__$$$$$$$$$$__$$__$$$$$$
$$$$__$$$$$$__$$__$$$$
__$$$$______$$$$$$$$$$
$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$_$
_$$$$$$$$__$$$$$$$$$__$$$
__$$$$$$___$$$$$$$_ $$$$
___$$$$_____________`$$$
___________________ $$
__________________`$$`یک نفر امد قرارم را گرفت

برگ و بار و شاخسارم را گرفت

چهار فصل من بهار بود ، حیف

باد پائیزی بهارم را گرفت

اعتباری داشتم در پیش عشق

با نگاهی اعتبارم را گرفت

عشق یا چیزی شبیه عشق بود

آمد و دار و ندارم را گرفت
چندان هم دور نیستی

فقط به اندازه ی یک نمی دانم از من فاصله گرفته ای !

آری ، “نمیدانم” کجایی ؟
دیـگـــر نه اشـکـــهایــم را خــواهـی دیــد
نه التـــمـاس هـــایم را
و نه احســـاســاتِ ایــن دلِ لـعـنـتـی را…
به جـــایِ آن احســـاسی که کُـــشـتـی
درخـتـی از غــــرور کـاشـتم…
خداوندا اگر روزیبشر گردی
ز حال بندگانت با خبر گردی
پشیمان میشوی از قصه ی خلقت از این بودن از این بدعت
خداوندا تو مسولی

خداوندا تومی دانی کهانسان بودن و ماندن
دذ این دنیا چه دشوار است
چه رنجی میکشد انکس که انسان است و از احساس سرشار است !!!
  • رضا (داریوش بزرگ)
  • با درود
    خیلی خیلی خیلی وب زیبا و قشنگ و کارآمدی دارین 
    اگه دوست داشتین و براتون زحمتی نیس به وب منم بیاین 
    اگه اومدم خواهش میکنم گذاشتن دیدگاه یادتون نره 
    اگرم مایل به تبادل لینک بودین منو با نام داریوش بزرگ لینک کنین پس از اون بهم بگین که با چه نامی لینکتون کنم
    راستی اگرم دوست داشتین میتونین تو وبم نویسندگی کنین 
    ببخشید اگه سرتونو درد آوردم
    بدرود
    به سلامتی اون پیرمردی که وقتی‌ ازش پرسیدن عشق چیست گفت همونی که منو پیر کرد !
  • ذبیح الله محمدی بردبری
  • من خواب رفتهام، تو کنارم نشستهای

    در خوابهای مسئله دارم نشستهای

    راه گریز از تو برایم نمانده است

    هر گوشهای که پا بگذارم نشستهای 

    من خود کشی نمیکنم، آخر میان زهر

    یا روبروی چوبه دارم نشستهای

    دار و ندار من همه از دست رفته است

    جای تمام دار و ندارم نشستهای

    هرچند میروم، تو کمی فکر کن به من

    وقتی کنار سنگ مزارم نشستهای.

    اشکها فقط بر گونه ها نمی لغزند
    آنها مرهمی میشوند بر زخمها
    اما گاهی قطره قطره برزخمها نفوذ می کنند
    آتشی میشوند بر دل وزخمها را تازه می کنند

    زیر چتری که جای یک نفرست تو بایست
    من زیر باران در کنارت قانعم …

    این روزها...

    من خدای سکوت شده ام

    خفقان گرفته ام تاآرامش اهالی دنیا خط خطی نشود...
    این روزها...

    من خدای سکوت شده ام

    خفقان گرفته ام تاآرامش اهالی دنیا خط خطی نشود...

    بگذار بمیرم

    ای خوبتر از گل

    ای پاکتر از قطره ی شبنم

    ای دل به تو محتاج

    من جز تو نخواهم ز دو عالم

    دل در تب سنگین خمار است

    ای دوست بهار است

    جز چشم تو هر چشم خمار است

    کیفیت چشمان تو چون جام شراب است

    ای چشم تو سر چشمه ی خورشید

    یک دم نگاهم کن

    صیاد منم ای آنکه به دام تو اسیرم

    بگذار که از پای بیافتم

    مستانه بمیرم

    ای هستیم ز تو ارزنده چه دارم؟

    که به پای تو بریزم؟

    در کوی وفایت چشمانم

    گر ندهد جان

    گر سر ندهم بر سر پیمان

    ای وای به من گر که به محشر

    پرسند چه کردی در راه محبت؟

    آخر چه بگویم ؟از فرط خجالت؟

     

     

     

     

    دیشب چه شبی بود

    شب غم و ماتم

     

    گویی که رسیده

    مرگ من ز عالم

    آشفته شبی بود

    قلب من چه زشت بود

    گویی که ندیدم

    جایی که بهشت بود

    قلب من سیه بود

    چشم من چه تاریک

    ابروان من کج

    شانه ی تو خالی

    شانه ات نفس بود

    ای امید هستی

    تو نفس نبودی

    تو عشق من هستی

    در دلم نوشتم

    تا آخر این خط

    عاشق تو هستم

    عاشق تو هستم

    .

     

     

     

    شیشه ای می شکند ... یک نفر می پرسد...چرا شیشه شکست؟ مادری می گوید...شاید

    این رفع بلاست یک نفر زمزمه کرد...باد سرد وحشی مثل یک کودک شیطان آمد، شیشه

    ی پنجره را زود شکست.

     

    کاش امشب که دلم مثل آن شیشه ی مغرورشکست، عابری خنده کنان می آمد... تکه ای از

    آن را بر می داشت... مرحمی بر دل تنگم می شد... اما امشب دیدم... هیچ کس هیچ

    نگفت، قصه ام را نشنید... از خودم می پرسم آیا ارزش قلب من از شیشه ی پنجره هم

    کمتر است؟؟؟

     

     

     

     

     

    کسی حالم نمی پرسه

     

    در این شبهای دلتنگی که غم با من هم آغوشه

    به جز اندوه و تنهایی کسی با من نمی جوشه

    کسی حالم نمی پرسه کسی دردم نمی دونه

    نه هم درد و هم آوایی با من یک دل نمی خونه

    از این سرگشتگی بیزارم و بیزار

    ولی راه فراری نیست از این دیوار

    برای این لب تشنه دریغا قطره آبی بود

    برای خسته چشم من دریغا جای خوابی بود

    در این سرداب ظلمت نور راهی بود

    در این اندوه غربت سرپناهی بود

    شب پر درد و من از غصّه ها دلسرد

    کجا پیدا کنم دلسوخته ای هم درد

    اسیر صد بیابان وَهم و اندوهم

    مرا پا در دل و سنگین تر از کوهم

     

    ببخش اگه تو قصه مون

    دو رنگ و نامرد نبودم

    ببخش که عاشقت بودم

    خسته و دل سرد نبودم

    ببخش که مثل تو نشد

    خیانتو یاد بگیرم

    اگر که گفتم به چشات

    بزار واسه تو بمیرم

    ببخش اگه تو گریه هام

    دو رنگی و ریا نبود

    اگر که دستام مثه تو

    با کسی آشنا نبود

    ببخش اگه تو عشقمون

    کم نمی ذاشتم چیزی رو

    ببخش که یادم نمی ره

    اون روزای پاییزی رو

    لیاقت دستای تو

    بیشتر از این نبود عزیز

    نه نمی خوام گریه کنی

    برای من اشکی نریز

    لیاقت چشمای تو

    نگاه ِ پاک ِ من نبود

     

  • عشق رویاییی
  • بعثت ، امید انسان به فردایی روشن است
    بعثت ، نشانه مهرورزی خدا با خاکیان و باران رحمت بی حد او بر زمینیان است
    بعثت پیامبر اکرم (ص) مبارک باد
  • عشق رویاییی
  • حتما نباید مدت ها دور از تو باشم تا تنها شوم
    یک روز من بی تو ، یک عمر تنهاییست !
    سلام ممنون که سر زدین بازم بیاین
    عید رسول دو سرا آمده
    منجی عالم ز حرا آمده
    سیّد افلاک سلام علیک
    خواجة لولاک سلام علیک
    بعثت رسول اکرم مبارک

    عشق یعنی مجهولی و تمامممممممم
     کرم زشت و تنها بود

    پیله بست

    پروانه شد

    زیبا شد و رفت

    حکایت توست با من

    اوج گرفتی شدی مال دیگری...
    به راستی این بود زندگی یک برگ؟


    که کوته زندگی کند


    اما دلهره و هراسهای دم به دم


    زرد و پریشانش گرداند


    و سقوط کند شبی به روی خواب کوچه ای


    وبه تماشا بنشینند


    هراس را در چشم او برگهای سبز دیگر


    و درخت دیگرمونس تنهایش نباشد


    و هر دم در رخوت و تنهایی بیم از آن داشته باشد


    که مبادا فردا در ازدحام گامهای عابران


    بی تفاوت و پریشان این حوالی


    ناخواسته ......خرد شود


    جان دهد و بمیرد


    به راستی این بود ??

    سلام ممنون از حضورتون.وب زیبایی داری.
    سلام وب زیبایی داری لذت بردم دوسداشتی سر بزن مرسی

    .___\??/__
    .-o—-o-’- ‘

    دربست مخلصتم

    للَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَعَلَی آلِ مُحَمَّدٍ

    عید سعید مبعث، آغاز راه رستگارى و طلوع تابنده مهر هدایت و عدالت، بر شما و خانواده محترمتان  مبارک باد
    سلام اقال رضا متن های قشنگی داری
  • ✮ یگـــــ♥ــــانــه ✮ دوقلوها
  • انسان نمی تواند به همه نیکی کند
    ولی می تواند نیکی را به همه نشان دهد
  • ✮ یگـــــ♥ــــانــه ✮ دوقلوها
  • انسان نمی تواند به همه نیکی کند
    ولی می تواند نیکی را به همه نشان بدهد

    سلام به بهترین دوست مهربان

    هرگز در زندگی برای خودتان سقف پرواز درست نکنید .

    بشر اشرف مخلوقات است . باور کنید  . هیچ کاری غیر

    ممکن نیست . اگر این سقف پرواز را برای خودتان درست

    کنید ..یعنی قانع بودن در یک حد که خود معین کردید.

    این یعنی در محدویت قرار دادن خودتان . یعنی ناتوانی .

    پیروزی از آن کسانیست که برای موفقیت خودشان مرزی

    نمیزارن .... به امید موفقیت همه شما عزیزانم( دوستدارتان

    عنـا یت .)

    {گاهی تنها ماندن بهای ادم ماندن است}
    به سلامتی تمام کسایی که تنها موندن وادم بودن رو ترجیح دادن به شاد بودن و با خیلی ها بودن..
    میان ماندن ونماندن...
    فاصله تنها یک حرف ساده است....
    ازقول من...
    به باران بی امان بگو:
    دل اگردل باشد...
    آب ازاسیاب علاقه اش نمی افتد...
    سلام،دوست عزیز،
    آدرس وبلاگمو عوض کردم،اگر خواستی لینکو درست کن♥
    ما خاطره ها را می سازیم

    و خاطره ها ما را ویران می کنند …
    تا تو بودی خیمه ها آرام بود
    دشمنم در کربلا نا کام بود
    تا تو بودی من پناهی داشتم
    با وجود تو سپاهی داشتم
    تا تو بودی خیمه ها پاینده بود
    اصغر شش ماهه من زنده بود
    تا توبودی خیمه ها غارت نشد
    بعد تو کس حافظ یارت نشد
    تا تو بودی چه ره ها نیلی نبود
    دستها آماده سیلی نبود
    تا تو بودی دست زینب باز بود
    بودنت بهر حرم اعجاز بود
    تا که مشکت پاره و بی آب
    دشمن بر کینه ات شاداب شد
    عـــــاشق” را کـــه بــرعکــــس کنـــی .. می شــــود “قـــشاع” دهخــــدا را می شــناسی؟ لــــغت نــامه اش را کــــه بــاز کـــردم نـــوشته بود: قــــشاع: دردی که آدم را از درمـــــان مایــــوس میکند....

    “کنج گلویم قبرستانی است پرازاحساسهایی که زنده بگورشده اند،

    به نام بغض….”

    عشق گم شده من..

    نبودن هایی هست که هیچ بودنی جبرانشان نمیکند،وآدمهائی که هرگز

    تکرارنمی شوند….

    وتو آنگونه ای…

    فقط همین….

    عشق اما نهایتی مجهولــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ...
     
    حس نوشتن دارم و یک دنیا حرف





    اما این بار واژه ها حقیرند برای بیان فریاد دلم





    پس : سکوت خواهم کرد شاید وجدان تقدیرم به درد بیاید





    فقط شنیدنی ترین و خواندنی ترینش آخرش است





    وآخر نوشته من این شد :





    زندگی مرا بارها و بارها درهم کوبید و می کوبد





    اما صدای شکستنم را کسی نخواهد شنید





    این منم





    « قهرمـــان خــودم »
    من از این تنهایی

    از این که دیر می آیی

    از این که روزی به من بگویی

    تو به من نمی آیی

    می ترسم....

    چرا نمی دانی تو

    چگونه بی تو زمان میگذرد

    بارها این را از خودم می پرسم

    من می ترسم...می ترسم...
    من از زندگی کسی حذف شدم که برای داشتنش و برای بودنش خیلی هارو از زندگیم حذف کردم..!
    سراغت را
    از “قاصدک” که می گیرم
    تابی خورده و در دل ابرها” گم می شود
    غصه ام می گیرد
    می دانم!
    شرم دارد از اینکه،
    خبر دهد،
    رفتنت” همیشگی بود

    ﺑﻪ ﺷﻠﻮﻏﯽ ﺩﻭﺭﻡ ﻧﮕﺎﻩ ﻧﮑﻦ ﺭﻓﯿﻖ

    پشتم ﺧﯿﻠﯽ ﺧﺎﻟﯿﻪ . . .

    وقت خودکشی ما گرگ هاست

    بگذار جنگل بماند برای خرگوش های زیبایی که ادعای شیری می کنند
    ●زِنـدگــیــ بهـ مـن آموخـتـــ ...●

    ●بآخـتــــــم تآ בلـخــوشــــــتــ کـُـــــنَم!●

    ●بـــــــرگ بَرَنـבه اَتــ سآבگیــــــم نبوב ، בلــ پآکــمــ بــــــوב ...●

    ●چـــون پـــــــآیــ مَـن بـهـ تیغــ کســــــآنیــ زَخــمــ بَرבآشتــ کـهـ●

    ●اَز آنہـــــــــآ اِنتِظآر مـحــبتــ בآشتَمــ●

    ●زِنـבگیــ بهـ مَـنــ آموخـــتـــ●

    ●هــیــــچــ کــــــســ شَبیـهـ حـرفہــــــــآیَشــ نیستـ ... ●...
    مرسی دوستم
    سلام.خوبی؟منم حتما باید اسم وبم یه شکسته داشته باشه تا لینک شم؟!!!!!!
    اول از همه برایت آرزومندم که عاشق شوی
    و اگر هستی، کسی هم به تو عشق بورزد،
    و اگر اینگونه نیست، تنهائیت کوتاه باشد،
    و پس از تنهائیت، نفرت از کسی نیابی.
    آرزومندم که اینگونه پیش نیاید، اما اگر پیش آمد،
    بدانی چگونه به دور از ناامیدی زندگی کنی.
    برایت همچنان آرزو دارم دوستانی داشته باشی،
    از جمله دوستان بد و ناپایدار،
    برخی نادوست، و برخی دوستدار
    که دست کم یکی در میانشان
    بی‌تردید مورد اعتمادت باشد.
    و چون زندگی بدین گونه است،
    برایت آرزومندم که دشمن نیز داشته باشی،
    نه کم و نه زیاد، درست به اندازه،
    تا گاهی باورهایت را مورد پرسش قرار دهد،
    که دست کم یکی از آن‌ها اعتراضش به حق باشد،
    تا که زیاده به خودت غرّه نشوی.
    و نیز آرزومندم مفیدِ فایده باشی
    نه خیلی غیرضروری،
    تا در لحظات سخت
    وقتی دیگر چیزی باقی نمانده است
    همین مفید بودن کافی باشد تا تو را سرِ پا نگه ‌دارد.
    همچنین، برایت آرزومندم صبور باشی
    نه با کسانی که اشتباهات کوچک می‌کنند
    چون این کارِ ساده‌ای است،
    بلکه با کسانی که اشتباهات بزرگ و جبران ناپذیر می‌کنند
    و با کاربردِ درست صبوری‌ات برای دیگران نمونه شوی.
    و امیدوام اگر جوان هستی
    خیلی به تعجیل، رسیده نشوی
    و اگر رسیده‌ای، به جوان‌نمائی اصرار نورزی
    و اگر پیری، تسلیم ناامیدی نشوی
    چرا که هر سنی خوشی و ناخوشی خودش را دارد
    و لازم است بگذاریم در ما جریان یابند.
    امیدوارم سگی را نوازش کنی
    به پرنده‌ای دانه بدهی، و به آواز یک سَهره گوش کنی
    وقتی که آوای سحرگاهیش را سر می‌ دهد.
    چرا که به این طریق
    احساس زیبائی خواهی یافت، به رایگان.
    امیدوارم که دانه‌ای هم بر خاک بفشانی
    هرچند خُرد بوده باشد
    و با روییدنش همراه شوی
    تا دریابی چقدر زندگی در یک درخت وجود دارد.
    به علاوه، آرزومندم پول داشته باشی
    زیرا در عمل به آن نیازمندی
    و برای اینکه سالی یک بار
    پولت را جلو رویت بگذاری و بگوئی: «این مالِ من است»
    فقط برای اینکه روشن کنی کدامتان اربابِ دیگری است!
    و در پایان، اگر مرد باشی، آرزومندم زن خوبی داشته باشی
    و اگر زنی، شوهر خوبی داشته باشی
    که اگر فردا خسته باشید، یا پس‌فردا شادمان
    باز هم از عشق حرف برانید تا از نو بیاغازید.
    اگر همه‌ی این‌ها که گفتم فراهم شد
    دیگر چیزی ندارم برایت آرزو کنم!
    ویکتور هوگو...

    به خواب می روند مثل من

    تمام ساعت های جهان ، میان بازوان تــــو …

    به دلم نشستی ولی دو زانو !

    معذب نباش

    برو عقب قشنگ تکیه بده

    پاهاتم دراز کن

    این دل فقط جای توئه

    امتداد فاصله از اعتبار عاطفه نمیکاهد

    همیشه هستی … همین حوالی


    تنهاییـ،تاوانـ هَمـه نـَه هآییـ اَستـ کـِه نَگُفتَمـ تا בلـ کسیـ نَشکَنـَב !
    هَمِـه محبتهاییـ کِـه زیاבیـ هـَבر בاבَم تا בلیـ رآ بـِه בَستـ آوَرم !
    هَمِـه בوستَتـ בارَم هایـ آبکیـ کـِه جـבیـ گرفتَم ...!!
    هَمِـه ساבگیـ کـه בَر اینـ בنیایـ هِزار چِهرِه خَرجـ کَرבَم !
    تنهایـیـ،تاوانـ هَمـه خوشـ بینیـ هاییـ اس
    تـ کِـه بِـه בنیا و آבَمهایـ اینـ روزها בاشتَم

    حالا که تمام راه را آمده ام


    حالا که تا تو هیچ نمانده


    چقدر دیر خدا یادش آمد


    که ما قسمت هم نیستیم ...!!!
    به یه سری هام باس گفد :
    دیگه توعو پیاده رو واسم فرقی ندارین ..
    به هر حال ارت رد میشم ...
     ﻣﺘﻦ ﭘﺎﻳﻴﻦ ﺭﻭﻧﺨﻮﻥ ﺍﻭﻝ ﻳﻪ ﺁﺭﺯﻭﺑﮑﻦ !
    . . . . . . . . . .
    ﺍﻳﻦ
    ﭘﻲ ﺍﻡ ﺭﻭﺑﻪ ﺩﻩ ﻧﻔﺮﺍﺯﺩﻭﺳﺘﺎﺕ ﺑﻔﺮﺱ ﻗﺸﻨﮓ ﺗﺮﻳﻦ ﺭﻭﻳﺎﺕ
    ﺩﺭﻋﺮﺽ ﭼﻬﺎﺭ ﺭﻭﺯ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﻣﻴﻮﻓﺘﻪ ﺍﻣﺎﺍﮔﻪ ﻧﻔﺮﺳﺘﻲ
    ﭼﻬﺎﺭ ﺭﻭﺯ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺧﻴﻠﻲ ﺑﺪﻱ ﻣﻴﻮﻓﺘﻪ
    ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﮐﻨﻴﻢ ...
    ﺑﻪ ﺩﻩ ﻧﻔﺮﺑﻔﺮﺱ

    ﺑﻌﺪﺍﺯ 28ﺩﻗﻴﻘﻪ ﮐﺴﻲ ﺑﻬﺖ

    ﺯﻧﮓ ﻣﻴﺰﻧﻪ ﮐﻪ.
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی