سیگار راترک کرده ام
نشسته ام از روزگار میکشم
روزی ...
روزگار راهم ترک خواهم کرد...
من خیلی گذشته ام
گذشتم از تو گذشتم از خاطراتمان گذشتم از بی احساسی هایت گذشتم از بی توجهیت
من کسی نبودم که از چیزی بگذرم.
اما سیگار یادم داد
تا چگونه بگذرم و بی صدا بسوزم و قلبم را چطور مثل ته سیگار بیندازم دور
!گفتی تا سیگاری دود کنی برگشتم
زندگیم دود شد ، کجا ماندی؟؟؟
بعد مرگم روی قبرم ، روی عکسم ننویسید جوان ناکام ؛
من از سیگار خیلی کام گرفتم ، بدنامش نکنید
عادت ندارم سیگارم را با آتش دیگران روشن کنم!
دلم با آتش دیگران سوخت برایم کافی بود!